جدول جو
جدول جو

معنی حافی حمیری - جستجوی لغت در جدول جو

حافی حمیری
(یِ حِمْ یَ)
ابن قضاعه، از بنی حمیر. جدی جاهلی است. از فرزندان او بنوجرم و بنوبلی و بنومهره و بنوخالد و بنوجشم معروفند. رجوع به سبائک الذهب فی انساب العرب و قاموس و الاعلام زرکلی ج 1 ص 207 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فِ ظِ حُ مَ)
محمد بن فتوح بن عبدالله الازدی المیورقی الحمیدی، مکنی به ابوعبدالله. مورخ و محدث اندلس. مولد وی بسال 418 هجری قمری/ 1027 میلادی او سفری به مصر و مکه و دمشق کرد و به بغداد سکنی گزید و بسال 488 هجری قمری بدانجا وفات یافت. او راست: ’جذوهالمقتبس فی اخبار علماءاندلس’ و ’تاریخ اسلام’ و ’الذهب المسبوک فی وعظ الملوک’ و ’تسهیل السبیل الی علم الترسیل’ و ’الجمع بین الصحیحین’ در حدیث (خطی). (الاعلام زرکلی ج 3 ص 963)
لغت نامه دهخدا